ریشه و معنی اسم پاشا
معنی اسم پاشا در زبان فارسی بهعنوان مخفف «پادشاه» بهکار میرود و به معنای «بزرگ» است. این واژه در امپراتوری عثمانی بهعنوان لقبی برای مقامات عالیرتبه لشکری و کشوری استفاده میشد و به فرمانداران، امیران و حاکمان سرزمینهای وابسته اطلاق میگردید.ریشهٔ این کلمه به واژهٔ ترکی «باش» بهمعنای «سر» یا «رئیس» بازمیگردد که خود از ترکیب واژهٔ پهلوی «پتی» بهمعنای «ارباب» و «شاه» ساخته شده است.در ایران، نام «پاشا» برای پسران استفاده میشود و طبق آمار سازمان ثبت احوال، حدود ۵۳۶۴ نفر با این نام در کشور وجود دارند.
معنی اسم پاشا به ترکی
معنی اسم پاشا در زبان ترکی بهعنوان لقبی اشرافی در امپراتوری عثمانی برای مقامات بلندپایه دولتی و نظامی بهکار میرفت.برخی منابع ریشه این کلمه را از واژه ترکی «باش» بهمعنای «سر» یا «رئیس» میدانند. همچنین، نظریاتی وجود دارد که «پاشا» را شکل کوتاهشده واژه فارسی «پادشاه» میدانند.
معنی اسم پاشا در ثبت احوال
معنی اسم پاشا در ثبت احوال ایران بهعنوان نامی پسرانه با ریشه فارسی ثبت شده است. معنی اسم پاشا بهعنوان مخفف «پادشاه» به معنای «بزرگ» استفاده میشود. همچنین، در امپراتوری عثمانی، «پاشا» لقبی برای مقامات لشکری و کشوری و فرمانروایان سرزمینهای وابسته بوده است.بر اساس آمار ثبت احوال، تعداد افرادی با نام «پاشا» در ایران حدود ۵۳۶۴ نفر است.
معنی اسم پاشا در لغت نامه دهخدا
معنی اسم پاشا در لغتنامه دهخدا، واژه «پاشا» مأخوذ از کلمه «پادشاه» است و در امپراتوری عثمانی به عنوان لقبی برای مقامات بلندپایه کشوری و لشکری به کار میرفت. این لقب به معنای آقا، خواجه یا سید نیز استفاده میشد.
اسامی دخترانه مشابه اسم پاشا
- پریوش: دارای چهرهای همچون پری؛ زیبارو.
- پونه: نام گیاهی معطر از خانواده نعناع.
- پگاه: سپیدهدم؛ آغاز صبح.
- پیمانه: واحد اندازهگیری مایعات؛ کنایه از سرنوشت و تقدیر.
- پیوند: اتصال و ارتباط؛ همبستگی.
- پارلا: در زبان ترکی به معنای درخشان و نورانی.
- پارمیدا: نامی اصیل ایرانی؛ برخی منابع آن را به معنای دختر زیبا ذکر کردهاند.
- پارمیس: نام دختر بردیا و نوه کوروش بزرگ؛ به معنای دختر نجیب.
- پانتهآ: نام همسر آبراداتاس سردار ایرانی در دوره هخامنشی؛ به معنای بانوی مقدس.
- پریا: جمع پری؛ دختران زیبارو و افسانهای.
اسامی پسرانه مشابه اسم پاشا
- پدرام: شاد و خجسته؛ آراسته.
- پارسا: پرهیزکار؛ دیندار.
- پویان: جوینده؛ کاوشگر.
- پرهام: فرشته خوبی؛ صورت فارسی ابراهیم.
- پیمان: عهد؛ قرارداد؛ میثاق.
- پندار: اندیشه؛ فکر؛ خیال.
- پایدار: ثابت؛ استوار؛ بادوام.
- پرهان: لقب حضرت ابراهیم و نامی در پارسی باستان.
- پویان: دوان؛ شتابان؛ جوینده.
- پولاد: فولاد؛ نام پهلوانی در زمان کیقباد.