تاثیر ترتیب تولد بر شخصیت افراد
ترتیب تولد افراد بر تشکیل شخصیت آنها تاثیرگذار است و این امر غیرقابل انکار است. ترتیب تولد به ترتیب وقوع اعضاء یک خانواده اشاره دارد، یعنی موقعیت هر فرد در میان خواهران و برادران خود. پژوهشهای انجامشده نشان میدهد که تاثیر ترتیب تولد بر شخصیت افراد به طرز چشمگیری بر رشد و شخصیت فرد تأثیر میگذارد. حتی ممکن است این تأثیر به مواردی مانند هوش، انتخاب حرفه و تا حدی موفقیت در زمان بزرگتر شدن فرد ادامه دهد.در واقع، این مهم نیست که شما کودک اولین، آخرین یا در وسط خانواده خود باشید. اهمیت بیشتر، نحوه تعامل و ارتباط شما با والدین و خواهران و برادرانتان است. تاثیر داشتن خواهر و برادر بر روی رفتار کودکان ممکن است چالش هایی را برا یفرزندان و والدین داشته باشد.
عوامل موثر بر ترتیب تولد بر شخصیت افراد
فاصله زمانی بین تولد شما و خواهران و برادرانتان، جنسیت، ویژگیهای جسمی، و حتی وجود دوقلوی دیگر نیز تأثیرگذار بر فرآیند شکلگیری شخصیت شما و موقعیت ترتیب تولدتان است. حتی ممکن است این موضوع نحوه تعامل و رفتار والدین با فرزندان را نیز تحت تأثیر قرار دهد.
جنسیت و تاثیر ترتیب تولد بر شخصیت افراد
جنسیت نیز در ترتیب تولد تاثیر زیادی دارد و به نوعی به شرح زیر است:
اگر اولین فرزند هر جنسیت در خانواده متولد شود، اغلب به عنوان فرزند اول در نظر گرفته میشود، بدون توجه به تعداد کودکان دیگر در خانواده. به عنوان مثال، اگر یک خانواده دو دختر داشته باشد و بعداً دو پسر به دنیا آورند، دختر اول و پسر اول به عنوان فرزند اول در نظر گرفته میشوند. در گذشته، این امر به صورت تاریخی تثبیت شده بود و معمولاً باعث میشد که خواهران بزرگتر به دلیل جنسیت خود ادعای ارث نکنند.در صورتی که یک خانواده شامل سه پسر و یک دختر باشد، بدون توجه به ترتیب تولد، اغلب با دختر به عنوان فرزند اول رفتار میشود. همچنین، این امر در مورد یک پسر در یک خانواده با چند دختر نیز صدق میکند.
ویژگی های فرزندان اول
بطور کلی مشهود است که کودکان معمولاً از نوع اول، شخصیتهای مسئولیتپذیر، قاطع، وظیفهشناس، کمالگرا، و حمایتی دارند. از آنجایی که آنها معمولاً در مقام کودک بزرگتر، نگهدارنده و راهنما برای خواهران و برادران کوچکتر خود عمل میکنند، تجربه رهبری و هدایت دیگران را تجربه میکنند. بسیاری از کودکان نوع اول در سنین بزرگتر به مقامهای رهبری در کشور، شهر، جامعه، و حتی در خانوادههای خود دست یافتهاند. به عنوان مثال، نیمی از رؤسای جمهور ایالات متحده فرزندان نوع اول هستند. بنابراین، اغلب کودکان نوع اول ممکن است به دلیل اینکه فکر میکنند والدین به آنها بیشتر توجه میکنند، به خواهران و برادران خود کینه و حسادت داشته باشند.فرزندان نوع اول تلاش میکنند تا در مطابقت با خواستههای والدین، معلمان، یا جامعه عمل کنند و به محبت والدین وابسته شوند. اگر نتوانند توجه والدین خود را جلب کنند و یا والدین به آنها توجه کافی نداشته باشند، ممکن است رفتارهای نادرستی از خود نشان دهند. همچنین، فرزندان نوع اول معمولاً پیشرفت تحصیلی بالاتری داشته و احتمالاً نمرات هوشی بالاتری را کسب میکنند؛ زیرا آنها بیشتر در تعامل با والدین خود شرکت میکنند و تعاملات بیشتری با والدین دارند. همچنین، فرزندان نوع اول معمولاً مشاغلی انتخاب میکنند که نیاز به دقت و تحلیل زیادی دارند، مانند مشاغل در حوزههای علمی، پزشکی، حقوق، مهندسی، علوم رایانه، یا حسابداری.
کودکان میانی و فرزندان دوم
بسیاری از کودکان نوع دوم به عنوان کودکان میانی شناخته میشوند. آنها اغلب احساس کمتری از شأن نسبت به خواهر و برادر کودکان بزرگتر میکنند، زیرا قدرت پیشرفت نسبت به آنها را ندارند. بعضی از زمانها، این کودکان با خواهر و برادر کودکان نوع اول خود رقابت میکنند و تصمیم میگیرند توجه خود را به مسیرهای مختلفی از آنها جلب کنند. این حس رقابت در کودکان نوع دوم، آنها را به سوی نوآوری و خلاقیت سوق میدهد. در واقع، اغلب از نظر سنی به خواهر و برادر کودکان نوع اول برتری دارند.
کودکان نوع وسط و یا میانه، ممکن است احساس کنند که والدین آنها را فراموش کرده و نادیده گرفتهاند. به نظر میآید که برخی از این کودکان هرگز جایگاه خود را پیدا نمیکنند و حتی برای جلب توجه دیگران، ممکن است به رفتارهای نادرستی روی آورند و به عنوان قلدرها عمل کنند. از سوی دیگر، برخی از این کودکان ممکن است به علت نابرابریها و بیعدالتیهایی که در کودکی احساس میکنند، در آینده به عنوان وکیلان دادگستری یا فردی بسیار اجتماعی تبدیل شوند. زیرا آنها انگیزه لازم برای مبارزه با بیعدالتیها را دارند.بعضی از دختران نوع وسط اجتماعی بسیار ماهری هستند، زیرا یاد گرفتهاند روزانه با خواهر و برادر و والدین خود مذاکره کنند. این کودکان به طور معمول به عنوان صلحآمیز و مهارتمند شناخته میشوند. همچنین مشخص شده است که کودکان نوع وسط در ورزشهای گروهی موفق هستند و حتی در خانوادههای پرجمعیت، سازگاری بیشتری با بقیه دارند.
مشکلات کلی خواهر و برادرها و تاثیر ترتیب تولد بر شخصیت افراد
رقابت بین خواهر و برادران، بخشی طبیعی از تجربه زندگی خانوادگی است. همه کودکان احساس حسادت به عنوان واکنشی طبیعی به عشق و توجهی که از سوی خواهر و برادرها و افراد بزرگتر دریافت میکنند، میکنند. زمانی که یک نوزاد جدید به خانواده اضافه میشود، کودکان بزرگتر ممکن است احساس خیانت از سوی والدین خود کنند و ممکن است عصبانی شوند. در ابتدا، این عصبانیت ممکن است به سمت والدین نشان داده شود و بعداً به سمت کودک جدیدی که موقعیت آنها را تصرف کرده نشان دهند. حسادت، کینه و رقابت بیشتر در خواهر و برادرانی که فاصله سنی کمتر از سه سال دارند، دیده میشود. اگرچه تا حدی این رفتارها طبیعی هستند، والدین باید تدابیری را در نظر بگیرند تا از آنها پیشگیری کنند.
میتوانید کودک خود را برای ورود کودک جدید به خانواده آماده کنید. وقتی مادر برای زایمان به بیمارستان میرود، کودک را به مراقبت پدر یا یکی از اعضای نزدیک خانواده در خانه بسپارید. اگر کودک به ملاقات مادر و نوزاد جدید در بیمارستان علاقه دارد و بیمارستان اجازه میدهد، میتوانید او را به ملاقات مادر و نوزاد در بیمارستان ببرید. زمانی که نوزاد جدید در خانه حاضر است، کودک بزرگتر طبیعی است که احساس صدمه و کینه کند، زیرا توجه والدین و دیگر افراد خانواده به سمت نوزاد جدید تمرکز دارد. این ممکن است بر روی رفتارهای عاطفی کودک تأثیر بگذارد و در برخی موارد بر روی الگوهای خواب و خوردن کودکان نیز تأثیر بگذارد. حتی برخی از کودکان ممکن است به منظور جلب توجه والدین خود، رفتارهای کودکانه را از خود نشان دهند.